وقتی تو اومدی...

هفته ٢٤ مامان

سلام پسر گلم خوبي؟جات راحته؟ اين روزا خيلي فكر مي كنم تو اون تو راحتي يا نه من فعلا خونه ام مامان و استراحت مي كنم، دكتر گفته يه مدت بايد خونه باشم تا تو يه كم بزرگتر شي، دكتر اعتقاد داره تو عجله داري بياي تو اين دنيا مامان جان عجله نكن، سروقت مياي بيرون عسلم اين روزا تكونات بيشتر و محسوس تره گاهي حركتاي عجيب مي كني و مياي گوشه دلم قلمبه ميشي هر وقت تكون ميخوري قربون صدقت ميرم، بعد به بابات ميگم بيا دستتو بذار ببيني تكون ميخوره، اما دريغغغغغغ از يه تكون يعني هر وقت قراره تو يه تكوني بخوري كه بابا بفهمه ساكتتتتتت و اروم ميشي حتي يه حباب كوچيكم توليد نمي كني :)))) فدات شم كه از الان مستقل عمل مي كني مامان شبا خيلي لگ...
5 خرداد 1394

مامان چند روز بستری بود

هفته پیش برای مامان پر از استرس بود دو روز اول رو رفتم سر کار و بعدازظهر روز دوم حالم بد شد رفتم دکتر، اول معاینه کرد و بعد دستور داد مامان بستری شه،فقط نگران تو بودم اشک از چشام می اومد، فقط نگران سلامتی تو بودم بستری شدم ، حدود 3 روز بیمارستان بودم نمی تونم بگم خیلی بد بود، بیمارستان و کادرش خیلی خوب بودن، اما من  استرس داشتم، نگران تو بودم فقط روز دوم خانم رفتم سونو و خانم دکتر اومد و گفت حالم خیلی خوبه، فقط باید از این به بعد تا 6 هفته استراحت کنم الانم تو استراحتم و فقط و فقط به تولد تو فکر می کنم مامانم تو هم که این روزا شیطون شدی و هی تکون میخوری عسل دلم خیلی من و بابایی دوست داریم ...
26 ارديبهشت 1394

لگد زدنات

سلام مامان دیگه تکونات داره تبدیل میشه به لگد، محسوس، مخصوصا بعد اینکه یه چیزی می خورم فدات شه مامان  دیروز برای چند لحظه خیلی ترسیدم، خاله روی دست و پاش دونه های قرمز زده بود، احتمال ابله مرغون و تصور اینکه تو هم بگیری مامانو خیلی ترسوند خدا رو شکر که با پیگیریهامون و بررسی هامون فهمیدیم حساسیته و مامان یه کم خیالش راحت شد چقدر برام مهمه سلامتیت، هر کاری می کنم و هر چیزی می خورم و هر جا میرم اول از همه به سلامتی تو فکر می کنم دوست دارم مامانم
16 ارديبهشت 1394

لگد ميزني عسل مامان

چهارشنبه پيش مامان نگرانت بود رفتم دكتر و به مامان دارو و استراحت داد و دوباره صداي قلب كوچولوتو شنيدم عزيزم اخر هفته خيلي نگرانت بودم، نگران بودم كه حالت خوب باشه مادر بودن خيلي شيرينه و پر از دلواپسيه از همون چهارشنبه تكونات محسوس بود، حس مي كردم جنب و جوشاتو تكون ميخوردي ديگه فقط حباب نبود. اروم تكون ميخوري، اروم و كوچولو وقتي تكون ميخوردي خيالم راحت ميشد حاضرم هر كاري كنم كه حالت خوب باشه خاله چند روزه ايجاس و داره كارا رو انجام ميده كه من استراحت كنم استراحت كنم كه تو شرايطت  بهتر شه اروم باش ماماني. خيالت راحت باشه اين بيرون همه دارن كاري مي كنن كه تو راحت باشي  ...
14 ارديبهشت 1394

عسل مامان کیه؟

سلام عسل مامان این یکی دو روز من و بابات داشتیم خونه رو مرتب می کردیم و کلی خرت و پرت دور ریختیم و خونه رو آماده می کردیم که فردا یه کارگر بیاد و خونه رو مرتب کنه تا خونه اماده شه که وسایل کوچولو و ناز تو بیاد تو خونه عزیزززززم، قربونت بره مامان که همه چیت خوشگل و کوچولوهه و از الان من داره دلم قنج میره برای اون وسایل ناز و خوردنیت دیوار اتاقت آبیه کمرنگه، و من میخوام ست روتختی و پرده و لوستر اتاقتو یه تم سبز بگیرم، یه رنگ شاد و ملایم، یه پارچه حریر سبز کمرنگ برای پردت میگیرم و روشو یه پارچه کتون با طرحهای آبی و سبز و زرد خیلی ملایم برای روش. لوسترم تو همین طرحا با کلی رنگ شاد. ست چوبی اتاقتم میخوام بیشتر سفید باشه با دسته ها ...
5 ارديبهشت 1394

پسر گل مامان

سلام پسر مامان مامانو ببخش اگه گاهی خیلی کار داره و یادش میره باهات حرف بزنه، یادش میره برات دعا کنه، یادش میره برات شعر یا لالایی بخونه مامانو ببخش اگه گاهی فکرش خیلی مشغوله، سعی می کنه کمتر فکرشو درگیر کنه به خاطر تو و کمتر کار کنه عزیزم زود بیا که مامان منتظره بغلت کنه و با همه وجود بوی بهشتیتو حس کنه
2 ارديبهشت 1394

گل من :))

یه روزی زیر گنبد نیلی، بود یه گلدون تنهای تنها خالی بود جای گل تو قلبش، خونه داشت تو سینش غم دنیا حالاغصه و غم دیگه رفته بازم اومده فصل بهارون چونکه غنچه پاکی نشسته میون دل تنهای گلدون گل من، گل من تو جلوه پاک بهارون گل من، گل من منم گلدون تو گل گلدون گل من تو قلبم، شده غنچه عشق تو مهمون گل من . . این متن آهنگ گل من گروه آرین بود، چند وقت بود داشتم فکر می کردم چه شعر زیباییه برای اینکه برات بخونم، چون تو گل منی و منم باید از گلم مواظبت کنم، پس من گلدون توام مامانی.  
31 فروردين 1394