خوش اومدی به زندگیمون
مامانی عزیزم، پسر گلم، خوشگلم،مادری امروز تو توی گهوارت خوابیدی و من دارم برات می نویسم مامانی تو باید طبق حساب کتابامون اواسط شهریور می اومدی، ولی برای اومدن به این دنیا عجله داشتی مامانی و جمعه سی مرداد اومدی. جمعه سی مرداد ساعت دو و نیم بعدازظهر اومدی و خوش اومدی گل مامان بابا. از اون روزی که تو اومدی و زندگی ما رو نورانی کردی الان 52 روزمی گذره، ای روزا برای من مثل برق و باد گذشت. تو این روزا تو جلوی چشم من رشد کردی و قد کشیدی و من روز به روز بیشتر عاشقت شدم. تو این 54 روز خیلی اتفاقا افتاد، از اخر به اول لیست می کنم که یادم بمونه: 18 مهر ختنه شدی مامانی و هنوز مامان نگرانه که همه چی خوب باشه، الهی بگردم برات یکی دو ...